بالن ابابیل
جنگ تحمیلی از همان زمان که شروع شد، دشواریهای خود را یک به یک نشان داد. تمام قدرتهای بزرگ جهان به همراه همپیمانان خود، به مصاف انقلاب اسلامی آمده بودند. عراق میزان این چالش بزرگ شده بود و حالا ایران باید در مقابل ارتش بعث عراق به مثابه یک جهان میایستاد.
کمبود تجهیزات نظامی، عدم همکاری دولت بنیصدر، همکاسهگی تمامی همسایگان با عراق و دشواریهای جغرافیایی منطقه باعث شده بود، مشکلات زیادی فرا راه رزمندگان ایرانی قرار بگیرد. جغرافیای منطقه طلب میکرد رزمندگان ایرانی برای دفاع در موقعیت مختلف کوهستانی، هموار، آبی و هوایی آمادگی باشند. از این رو همه تجهیزات نظامی موجود، نمیتوانست پاسخگوی نیاز رزمندگان ایرانی باشد.
دشمن شناخت خوبی از مناطق جنگی و نقاط حساس کشور داشت و تنها به شکستن خط مقدم جبهه اکتفاء نمیکرد. تلاش برای هدف گرفتن مناطق حساسی چون پالایشگاههای نفتی از جمله این اهداف بود. رزمندگان ایرانی متوجه شده بودند یکی از این اهداف، پالایشگاه اصفهان است.
ارتش عراق بارها تلاش کرده بود با استفاده از هواپیماهای جنگی خود و در عبور از مناطق سخت کوهستانی که دفاع در آن نقاط برای رزمندگان ایرانی سخت بود، به هدفش برسد. اما رسیدن به این هدف هرگز برای عراقیها ممکن نشد. بازهم بچههای مهندسی جنگ دست به ابتکاری تازه زدند.
این ابتکار تازه «بالن ابابیل» بود. یک بالن پلاستیکی بزرگ که از مواد خاصی پر شده بود و انتهای آن یک دنباله فلزی نصب شده بود. در حالی که مناطق کوهستانی به رادارها اجازه نمیداد تا هواپیمای دشمن رویت شود، موادی که بالن از آن پرشده بود موقعیت هواپیمای متجاوز را آشکار میکرد.
بالن مثل ابابیل، بزرگ و حجیم و خیلی ناگهانی در مقابل هواپیمای متجاوز ظاهر میشد و آن را مجبور به عقبنشینی میکرد. شبهی در آسمان ظاهر میشد که خلبانان عراقی را به ترس و وحشت میانداخت. حالا گذرگاههای کوهستانی امن بودند. بالنهای رنگی بزرگ تا مدتها به سفیر مرگ هواپیماهای عراقی مشهور شده بودند.
جوانان مهندسی جهاد یک بار دیگر توانایی و ابتکار خود را به نمایش گذاشته بودند. جنس بالن، انتخاب رنگ، نحوه دوخت و عایقبندی آن، همه و همه سرشار از نکات پیچیده مهندسی بود که توانایی جوانان ایرانی را ثابت میکرد.