همه با هم برای سازندگی
نه پهلوی اول، نه پهلوی دوم هیچ کدام به روستاها و مناطق دورافتاده ایران کاری نداشتند. اگر کسی از وفاداران شاه در این مناطق حضور داشتند، آنها کسی جز خانها، آژانها و کدخداها نبودند. عناصری که به زور ستم، املاک و دارایی روستائیان را بالا میکشیدند و آنها را مجبور میکردند برایشان کار کنند و یا دسترنج خود را به قیمت بسیار پایین به آنها بفروشند.
کمتوجهی به روستائیان، دور بودن روستاها و مناطق مرزی از امکانات رفاهی گوناگون، بیبهره بودن از آب آشامیدنی، برق، راه، خدمات پزشکی و بهداشتی، انگیزه سکونت در روستا را از بین برده بود. همه این عوامل دست به دست هم داده بود تا مردم از روستاها به سمت شهرها مهاجرت کنند.
مردم روستا وقتی به شهر میرسیدند، میشدند نیروی ارزان قیمت کارخانهها. آن نیروی تولید که باید محصولات بومی تولید میکرد، در کارخانههایی کار میکرد که به آمریکا وابسته بود. مردم روستا یکی از حلقههای زنجیره وابستگی بودند که با ورود کالای خارجی این زنجیره تکمیل و هر روز میزان وابستگی اقتصادی بیشتر و بیشتر میشد.
با پایان حکومت پهلویها بر ایران و طلوع انقلاب اسلامی، رسیدگی و عمران روستا و مناطق محروم، که از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی بود، با جدیت دنبال شد و در نهادی مستقل و مردمی به نام «جهاد سازندگی» به ثمر نشست. جهاد سازندگی چهار ماه پس از انقلاب و در خردادماه 1358 به دستور امام خمینی تشکیل شد.
در ابتدای فرمان امام چنین آمده است: «بايد به ملت متوسل بشویم. ملتي كه به حمدلله مهیای خدمت و فداكاری بوده و هستند. ملت ما با فداكاری بحمدالله مراحل با اهمیت را پشت سرگذاشته، موانع مرتفع شد، خائنين رفتند. و اگر تتمهاي هم باشد با همت ملت خواهند رفت. لكن اين ديوار شيطانی بزرگ كه شكست، پشت اين ديوار و خرابیهای زيادي هست و ناچاريم كه برای سازندگی به ملت متوجه بشويم».
عمران، خدماترسانی، آموزشهای فنی از جمله برنامههای جهاد سازندگی بود که بعدها امور فرهنگی، بهداشت و اشتغال هم بدان اضافه گردید. در سال 1362 وزارت جهاد سازندگی تاسیس شد و نظارت بر امور عشایر کشور، نظارت بر صنایع روستایی، شرکت سهامی شیر، شیلات و فرش بر عهده آن قرار گرفت. هدف در یک جمله خلاصه میشد: «حرکت به سمت خودکفایی با توسعه کشاورزی».
سال 1369 برای عدم تداخل وظایف با جهاد کشاورزی، مسئولیت جهاد سازندگی به امور دام و منابع طبیعی محدود شد. در دوران جنگ تحمیلی با تشکیل «ستاد پشتیبانی جنگ»، جهاد سازندگی نقش موثری در اداره امور جنگ ایفا کرد. پشتیبانی از امور مهندسی جنگ، بازسازی و نوسازی مناطق جنگزده، طراحی و ساخت بزرگترین پل شناور جهان با عنوان «خیبر» از جمله اقدامات شناخته شده جهاد سازندگی است.
با پایان جنگ، بازسازی مناطق جنگزده در دستور کار جدی جهاد سازندگی قرار گرفت و این امر با به کارگیری نیروهای فارغالتحصیل کشاورزی برای توسعه روستایی دنبال شد. در سالهای پس از جنگ، فضای پژوهشی بر اقدامات جهاد سازندگی حاکم شد که راهاندازی موسسات تحقیقاتی مادر همچون موسسه رازی، آموزش علمی-کاربردی، شیلات و آبخیزداری، راهاندازی مرکز اطلاعرسانی و خدمات علمی از جمله آنهاست.
دستیابی به خودکفایی از واردات دام و طیور، بهرهگیری از روشهای درست صید شیلات، پرورش سالانهی صدها تن میگو و ماهیان سردابی و گرمابی، ساخت مدارس، جایگاههای سوخت، چاه کشاورزی و برقرسانی بویژه در مناطق عشایر و روستایی و هزاران طرح راهسازی در کنار آن، از دستاوردهای مهم جهاد سازندگی در دهههای اخیر است.
جهاد سازندگی از جمله سازمانهای بعد از انقلاب اسلامی بوده است که خدمترسانی و محرومیتزدایی را در قالب توسعه و عمران روستایی دنبال کرده است و در اجرای این مهم تکیه خود را بر ظرفیتها و توانمندیهای مردمی قرار داده است. زدودن فقر از چهره روستاها هدفی بود که این سازمان دنبال کرد تا آثار ستم شاهنشاهی را که حاصل تبعیض بین مناطق شهری و روستایی بود، برای همیشه از بین ببرد.