مدافعان حرم
سال 1391 بود که خبر تخریب مرقد فرزند امام حسین در محله المشهد حلب، موجی از خشم و نفرت را علیه تکفیریها برانگیخت. وقتی شست نیروهای مردمی خبردار شد که خطر حرم حضرت سکینه دختر امام حسین(ع) را تهدید میکند، آرام ننشستند و گروههایی برای دفاع از حرم در مقابل حمله بیامان تکفیریها و وهابیان بپاخاستند.
یک سال بعد، جبههالنصره که شاخهای از طالبان افغانستان در سوریه بود، به نبش قبر حجربن عدی اقدام و در پیامی تهدید کرد به زودی همین عمل را درباره حرم حضرت زینب(س) انجام خواهد داد. وقتی در پاسخ، سید حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان، هشدار داد که ممکن است حرم عقیله بنیهاشم حضرت زینب(س) مورد حمله تکفیریها قرار بگیرد، موجی از نیروهای مردمی عراق و سوریه برای دفاع از حرم قیام کردند.
در این زمان، تیپ حضرت ابوالفضلالعباس توسط نیروهای عراقی و سوری شکل گرفت که متشکل از گروه عصائب اهل حق و گردانهای حزبالله عراق بود. اردیبهشت 1392 بود که برای نخستینبار اصلاح «مدافعان حرم» از سوی رسانههای ایرانی و فارسیزبان منتشر شد و دهان به دهان گشت.
همان موقع، از هر جهت گروههایی روانه شدند تا به دفاع از حرم بپردازند. حسام خوشنویس از ایران، ابوحامد از افغانستان و ابوتراب از لبنان. در این بحران حسام خوشنویس درگیر کمک به آوارگان شده بود، ابوتراب و ابوحامد هم به کمک مردم، به منطقه غرب حرم رفتند و نهایتا طی عملیاتی در تاسوعا و عاشورا حرم را از محاصره تکفیریها آزاد کردند.
رجز خواندن ابوتراب فرمانده لبنانی بر فراز گنبد حضرت زینب(س) در شرایطی که از سه ضلع دهها تکتیرانداز از گروههای مختلف تروریست از جندالشام گرفته تا جبههالنصره روی پشت بام پایینی حرم مطهر اشراف داشتند، از مهمترین صحنههای این علمیات شمرده شده است.
در این عملیات، شهدای بسیاری هستند که گمنام ماندهاند اما وقتی میگوییم «دفاع از حرم»، بیشتر از همه نام تیپ فاطمیون در ذهن ما تکرار میشود. تیپی که هسته اولیه آن به نام تیپ محمد(ص) خوانده میشد. تیپ محمد(ص) در ابتدای شکلگیری یک هسته 25 نفره از افغانها بودند که بعد از حمله آمریکا به افغانستان مقیم ایران شدند. این گروه، نظامیانی بودند که سالها علیه شوروی در افغانستان جنگیده بودند و بعدها به مخالفت با گروه طالبان و حضور آمریکا در افغانستان پرداختند.
با ورود آمریکا به افغانستان، این هسته اولیه از هم پاشید و تیپ حضرت محمد(ص) که مرید امام خمینی بودند، به ایران آمدند و مقیم ایران شدند. گویی آمده بودند تا بمانند برای یک روز مبادا. مبادایی به نام دفاع از حرم. وقتی جنگ سوریه آغاز شد و حرم حضرت زینب(س) در خطر قرار گرفت، فرماندهان تیپ محمد(ص) مثل حجتالاسلام علوی و ابوحامد (سردار علیرضا توسلی) برای اعزام به سوریه از ایران درخواست کمک کردند.
مثل همیشه، جمهوری اسلامی که همواره از گروههای مقاومت حمایت میکرد، این بار نیز از تیپ محمد(ص) حمایت نمود. هسته اولیه با گروههایی از عراق و سوریه به دفاع از حرم شتافتند و نقش مهمی در آزادسازی حرم و سوریه ایفا نمودند. تیپ محمد(ص) بزرگ و بزرگتر شده و به لشگر فاطمیون تبدیل شد. امروز لشگر فاطمیون یکی از برجستهترین گروههای مقاومت در منطقه بویژه در کنار حزبالله لبنان محسوب میشود.
معنویت لشگر فاطمیون به حدی بود که علویان سوری بواسطه آنها پیوندهای نزدیک خود را با شیعیان شناختند و ارتباط خوبی را برقرار کردند. امروز این لشگر بزرگ در هر شهری یک قرارگاه دارد و توانسته معادلات دشمن را در منطقه برهم بزند. وقتی شهدای لشگر فاطمیون یک به یک به ایران برگشتند، نام مدافعین حرم برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.
رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مختلف خود، بارها و بارها از لشگر فاطمیون حمایت کرده و شهدای این تیپ را همچون شهدای ایران دانستهاند. با حمایت ایشان، شهدای فاطمیون مثل دیگر شهدا در شهرهای کشور تشییع میشوند. همچنین ایشان در یکی از دیدارهای خود و در پاسخ به نامه ابوحامد فرمانده تیپ فاطمیون (مشهور به شهید علیرضا توسلی)، ایران را خانه برادران افغانستانی خواندهاند.