سبد خرید سبد خرید 0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

نماینده مدیریت جهادی

زمزمه شروع جنگی بزرگ بین مردم پیچیده بود. عراق مرزهای غربی و جنوبی ایران را تهدید می‌کرد و جنگنده‌ها روز و شب، شهرها و نقاط حساس کشور را بمباران می‌کردند. همهمه‌ای بود و گروه‌های مختلف، از مردم عادی گرفته تا پایگاه‌های بسیج و مساجد، در تدارک رفتن برای دفاع از مرزها به مناطق جنگی بودند.

حاج عبدالله والی

حاج عبدالله والی کارمند ساده یکی از بانک‌های دولتی و از اعضای بسیج سازندگی بود. قبل از اینکه به مناطق جنگی اعزام شود، خبر رسید در هرمزگان منطقه‌ای است به نام بشاگرد که محرومیت خاصی دارد. در سفری، از بشاگرد دیدار کرد و متوجه محرومیت و فقر بالای این منطقه شد. حالا مانده بود بر سر دو راهی که به مناطق جنگی برود یا به سوی بشاگرد حرکت کند و برای این منطقه کاری کند.

به همراه حاج آقا نیری رئیس وقت کمیته امداد امام خمینی به دیدار امام رفتند تا نظر ایشان را جویا شوند. وقتی امام درباره وضعیت بشاگرد شنیدند، چنین پاسخ دادند: «آیا گمان نمی‌کنید سربازانی برای امام زمان(عج) در میان بچه‌های محروم این منطقه وجود داشته باشد؟». نظر امام برای حاج عبدالله حجتی شد که شک او را برای مأموریت تازه‌اش برطرف کرد. پس بی‌درنگ رهسپار بشاگرد شد.

منطقه بشاگرد ویژگی‌های طبیعی خاصی داشت که انجام هر گونه کار آبادانی و ساخت و ساز را در آن دشوار کرده بود. منطقه‌ای دور افتاده با خانه‌هایی کپری که به دلیل خاکی بودن جاده، هیچ مصالح ساختمانی به آن وارد نمی‌شد. خشکسالی، کشاورزی این منطقه را از رونق انداخته و هوای خشک و حشرات خاص آن مثل مالاریا، باعث شیوع بیماری در بین مردم شده بود.

همه‌ی بچه‌های بشاگرد از تحصیلات عالی محروم بودند. درس خواندن فقط تا کلاس ششم ممکن بود و به ندرت شرایطی مهیا می‌شد تا دانش‌آموزی بتواند به مقطع دانشجویی پا بگذارد. نداشتن آب شرب سالم، محدودیت در امکانات بهداشتی و مراکز درمانی مشکلاتی را ایجاد کرده و سوء تغذیه در بین مردم شایع بود.

اخلاق خوب و بینش خاص حاج عبدالله ،روزنه امیدی برای طلوع امید و آبادانی در منطقه شد. حاج عبدالله مردی صبور بود که با حوصله تمام مشکلات را می‌شنید، اهل نماز جماعت و تضرع شبانه بود، و با وجود آنکه طی حضورش در منطقه، دو بار به بیماری مالاریا مبتلا شد، اما از کار و خدمت دست نکشید و پا به پای مردم و جهادگران به امر سازندگی مشغول بود.

حاج عبدالله مشکلات مردم را در منطقه به خوبی مشاهده و درک می‌کرد و معتقد بود محرومیت‌زدایی واقعی تنها با فرهنگ‌سازی و آموزش ریشه‌کن می‌شود. اندیشه‌اش این بود که مردم روی پای خودشان بایستند و با زحمت و تلاش خودشان صاحب امکانات بشوند. اقدامات او در منطقه بشاگرد امروز از حد شمارش بیرون است اما در تک‌تک آنها مردم منطقه دخیل بودند.

ساخت مسجد و مدرسه، احداث چاه آب و اجرای طرح لوله‌کشی، احداث حمام خورشیدی، احداث چندین باغ و باغچه تحقیقاتی، ایجاد دبستان، مدرسه راهنمایی و دبیرستان برای تکمیل مقاطع تحصیلی، احداث خانه درمان، حوزه علمیه خواهران و برادران، خوابگاه شبانه‌روزی و پروژه‌های مختلف دیگر از جمله خدمات حاج عبدالله والی در منطقه بشاگرد است.

یکی از ابتکارات ایشان، آوردن اردوهای دانشجویی به منطقه بشاگرد بود که باعث شد برای اولین بار بدنه دانشجویی کشور با مناطق محروم ارتباط بگیرد و این ارتباط ادامه پیدا کند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ایشان فرمودند:

«بعد از انقلاب، یک مرد جوانِ مؤمنِ انقلابی پا می‌شود می‌رود آنجا، همه‌ی دلبستگی‌هایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مرکز مأموریت منتقل می‌کند و برادرهایش را هم می‌کشاند، دنبال خودش می‌برد. شماها هم انصافاً ایستادید… بعضی‌ها هستند، هر کاری می‌خواهند بکنند، قبل از اینکه کار انجام بگیرد، تابلویش را می‌زنند! مدت‌ها این تابلو آنجاست، هیچ کاری هم انجام نگرفته. بعضی‌ها هم نه، کار را انجام می‌دهند، هیچ تابلویی هم ندارد. کار مرحوم حاج عبدالله والی و شماها از این نوعِ دوم است، یعنی بی‌تابلو رفتید و برای خدا کار واقعی کردید، اینها خیلی با ارزش است».

هجرت عظیم حاج عبدالله والی که امروز در بین مردم به اسطوره خدمت و نماینده مدیریت جهادی معروف است، در سال 1361 آغاز و در اردیبهشت 1384 به پایان خود رسید.

کتاب کار بیانیه گام دوم

سندی کارآمد برای همه کسانی است که می‌خواهند «بیانیه گام دوم انقلاب» را با نگاهی متفاوت بخوانند و مأموریت خود را در فصل جدید انقلاب اسلامی تعریف نمایند.
نماینده مدیریت جهادی
تومان

کتاب صوتی بیانیه گام دوم

فایل های آموزشی