سبد خرید سبد خرید 0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شاه باید می‌رفت

رضاخان تنها به رضاشاه معروف نبود، بلکه او را رضاخان قلدر هم می‌خواندند. قلدرمآبی و تلاش برای غصب دارایی و اموال ملی به ویژه «زمین» باعث شده بود، چنین چهره‌ای از رضاخان در ذهن مردم باقی بماند. اما اقدامات رضاخان با همه وسعتش، در مقابل کارهایی که فرزندش محمدرضا در ایران انجام داد، بسیار کم می‌نمود.

فردوست در خاطرات خود، فساد دوره محمدرضا را با پدرش چنین مقایسه می‌کند: «در مقایسه با پسرش، باید به او رحمت فرستاد». با استعفا و تبعید رضاشاه، اعتراضات مردمی به شیوه‌های غاصبانه پهلوی اول بالا گرفت، به طوری که محمدرضا برای فروکش کردن خشم مردم، تمامی اموال و دارایی پدر را دولتی اعلام نمود.

اما 7 سال بعد، لایحه‌ای از سوی محمدرضا به مجلس تقدیم شد که با تصویب آن، تمامی املاک موردنظر، مجددا به خاندان پهلوی برمی‌گشت. اداره املاک و مستغلات پهلوی تاسیس شد تا دارایی شاه اداره شود. سازمانی که در سال 1337 به نام بنیاد پهلوی تغییر نام داد.

بنیاد پهلوی ظاهرا تاسیس شده بود تا به امور خیرخواهانه، توسعه آموزش و پرورش، اعطای بورس تحصیلی و رسیدگی به نیازمندان بپردازد. 207 سازمان و شرکت، بخشی از عواید و املاک خود را به بنیاد پهلوی می‌دادند تا بتوانند مخارج آن را تامین کنند. همچنین بخشی از درآمد نفتی کشور نیز به منابع بنیاد اضافه شد.

اگر چه بنیاد پهلوی به اسم خیریه فعالیت می‌کرد اما کمتر کسی می‌دانست که این بنیاد با چه هدف و منظوری به راه افتاده است. 207 شرکت مستقل مثل بیمه، بانک، مهمانسرا، هتل، کاباره‌ها، شرکت‌های صنعتی و نفتی، درآمد هنگفتی را به خزانه بنیاد واریز می‌کردند که در واقع درآمد شرکت‌های تجاری شاه را تامین می‌کرد و هیچ کدام نفعی برای عموم مردم نداشت.

از سویی با ملی شدن صنعت نفت اگر چه تمامی اهداف نهضت محقق نشد، اما قیمت نفت آنقدر افزایش یافت که میزان فروش نفت به 6 میلیون بشکه رسید. حالا علی‌رغم اینکه ثروت فراوانی به حساب خزانه ملی وارد می‌شد، هم اقتصاد به نفت وابسته شده بود، هم شاه ایران دیوانه‌وار از این سرخوشی، حکومت خود را «تمدن بزرگ» خوانده و بودجه ملی را حیف و میل می‌کرد.

نه بنیاد پهلوی و نه درآمد نفتی کشور هیچ کدام در مسیر توسعه عمومی کشور قرار نگرفت و عواید آن صرف تهیه امکانات عمومی برای رفاه جامعه نشد. تنها جشن هنر و جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی که بیش از 900 میلیون دلار هزینه داشته  است، نشان می‌دهد که پهلوی‌ها چطور متوهمانه در عیش و نوش خود غرق شده بودند.

خرید گرانترین خانه و پارک در حومه لندن که گفته می‌شد ملکه الیزابت دوم آنجا متولد شده است، خرید گرانترین باغ در ناپل ایتالیا، خرید کاخ گل سرخ در نروژ، خرید قصری مجلل در سنت موریس، خرید یک جزیره در اسپانیا و یک ملک بزرگ در منطقه کوه راکی آمریکا نشان می‌داد، انحصارطلبی پهلوی‌ها دامنه‌اش به خارج از مرزها نیز رسیده است.

همه این‌ها در شرایطی بود که با وجود درآمد نفتی بالا، هنوز هم روستائیان با هیزم خانه‌های خود را گرم می‌کردند. فقر عمومی به حدی بالا بود که کسی به فکر سوادآموزی و علم برای پیشرفت نبود. کمبود پزشک، مراکز درمانی و منحصر بودن آنها به شهرهای بزرگ باعث فشار بر مردم عادی می‌شد.

همه امکانات کشور تنها صرف شاه و وفاداران شاه می‌شد و سهم مردم عادی کمتر از آن چیزی بود که می‌شد تصور نمود. تنها 14 درصد از روستاهای کشور به نعمت برق دسترسی داشتند و بیش از 1 میلیون و 77 هزار نفر در کپر و بیش از 1 میلیون و 900 هزار نفر در مکان‌های یک اتاقه زندگی می‌کردند.

در زیاده‌خواهی دولت پهلوی همین بس که 78 درصد از مناطق روستایی از آب شرب و سالم محروم بودند در حالی که هر یک از فرزندان شاه به امکانات اختصاصی مثل کشتی مسافرتی با همه امکانات لازم، دسترسی کامل داشته‌اند. امتیازاتی که به تدریج بنیان پلهوی‎ها را ویران کرد.

حجم نارضایتی مردم از محمدرضا شاه و خانواده‌ او به حدی بود که استمپل (دبیر دوم سفارت آمریکا در تهران) در کتابش «پیرامون انقلاب اسلامی» به آن چنین اشاره کرده است: «دیدن صدها هزار مخالف و ناراضی همچون صاعقه‌ای بر شاه وارد شد و آن شوک آنچنان موثر و قوی بود که باعث فلج فکری و ذهنی شاه شد». در واقع شاه ایران چاره‌ای جز رفتن نداشت.

کتاب کار بیانیه گام دوم

سندی کارآمد برای همه کسانی است که می‌خواهند «بیانیه گام دوم انقلاب» را با نگاهی متفاوت بخوانند و مأموریت خود را در فصل جدید انقلاب اسلامی تعریف نمایند.
شاه باید می‌رفت
تومان

کتاب صوتی بیانیه گام دوم

فایل های آموزشی