رویای ناتمام فتح تهران
اولین روزهای جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی، گروههای مختلف سیاسی یک به یک موضع خود را درباره جنگ مشخص میکردند و بسیاری به حمایت از ایران در مقابل عراق میپرداختند. با جدیتر شدن جنگ خیلی از این گروهها مواضع خود را تغییر داده و به صف حمایت از دشمنان بینالمللی ایران پیوستند.
مجاهدین خلق یا گروهک منافقین از مهمترین این گروهها بودند که دشمنی قدیمی خود را در زمان جنگ آشکار کردند. این دشمنی قدیمی به ایام پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 بازمیگشت. زمانی که منافقین نمایندگان خود را به شوروی فرستادند تا از آنها برای ادامه مبارزه اسلحه بگیرند. مقامات شوروی با تعجب پرسیدند مگر انقلاب شما تازه پیروز نشده است؟ جواب این بود: این انقلاب آن انقلاب اصلی و انقلاب مردم ایران نیست.
منافقین در واقع بازوی داخلی دشمنان ایران بودند که اولین بار صدام حسین را به جنگ علیه ایران تحریک نمودند. حرفشان این بود که ایران ضعیف است و بعد انقلاب نمیتواند در مقابل هیچ قدرت نظامی دوام بیاورد. از این رو با شروع جنگ، بنیصدر را در داخل تقویت کردند تا بتوانند بر سر راه رزمندگان ایرانی موانعی ایجاد کنند، روندی که تا عزل بنیصدر ادامه یافت.
در بحبوحه جنگ عراق و ایران، این منافقین بودند که برخی پسران و دختران جوان و البته ضعیف را به سوی خود جذب میکردند و آنها را از داخل به ارتش بعث عراق ملحق میکردند و در بدنه ارتش عراق جا میدادند. این دشمنی قدیمی و تلاشهای بعد از آن خود را در عملیات موسوم به فروغ جاویدان به اوج رسید.
27 تیر ماه 1367 ایران قطعنامه 598 را مبنی بر آتشبس جنگ بین ایران و عراق پذیرفت. اما دشمن بعثی نقشه جنگ جدیدی را طراحی کرد و 4 روز بعد در 3 مرداد 67 به مرزهای ایران حمله کرد. همان زمان مسعود و مریم رجوی در نشست تازهای با منافقین، از عملیات جدیدی به نام عملیات فروغ جاویدان پرده برداشتند. رویای فتح تهران در 48 ساعت.
ابتدای نشست مسعود رجوی در میانه سخنرانی خود، با صدای بلند گفت: اول مهران بعد تهران، میخواهیم از طریق کرمانشاه تهران را فتح کنیم. باید مثل شهاب به تهران برویم. عملیات را با نام امام حسین آغاز کنید، عاشوراگونه بتازید، بعد از ورود به تهران هر کار خواستید بکنید، هر که را خواستید بکشید تا فرمان عفو عمومی از سوی من صادر شود.
ارتش 5 هزار نفره منافقین شهرهای کرمانشاه را یک به یک فتح میکرد و در مسیر خود مردم عادی و رزمندگان را کشتار میکرد. منافقین در خیال میکردند نیروهای ایرانی بعد از اتمام جنگ، دیگر توانی برای مبارزه ندارند و چیزی تا فتح تهران نمانده است.
غافل از اینکه ارتش 100 هزار نفره به فرمان امام و فرماندهی شهید علی صیاد شیرازی در تنگه مرصاد به کمین آنها نشسته بودند. صبح روز بعد، خبرنگاران وقتی وارد منطقه شدند، دامنه تنگه و گذرگاهها را میدیدند که از جنازه زنان و مردان منافقین پر شده است. صدها تانک و نفربر به جا مانده اما صاحبان آنها که حدود 4800 نفر بودند به هلاکت رسیده بودند.
امروز 31 سال است که از عملیات فروغ جاویدان میگذرد اما باقیمانده منافقین در جهان آواره شدهاند و همچون خوابگردها در حسرت رویای فتح 48 ساعته تهران ماندهاند. تنگه مرصاد درس عبرتی برای دشمنان ایران شد که هر گونه خیال خام حمله به ایران را از ذهن متوهم خود پاک کنند. روایت عملیات فروغ جاویدان و شکست در تنگه مرصاد توسط محمدحسین مهدویان در سینمایی ماجرای نیمروز؛ رد خون به تصویر کشیده شده است.