رنسانس علمی مسلمانان
قبل از آنکه رنسانس علمی جهان از افق مغرب زمین و در سرزمینهای اروپائیان طلوع کند، رنسانس فکری اسلام از مشرق زمین سر برآورد و سرآمدی خود را در همه زمینهها نشان داد. این حرکت بزرگ از دوران امام صادق(ع) آغاز شد و شاگردان آن حضرت در بسیاری از علوم زمان خود، سرآمد شدند. با سقوط امویان، عباسیان روی کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند.
برخلاف امویان، عباسیان به علم کلام و فلسفه علاقه بسیاری داشتند از این رو هم عباسیان پای در نهضت ترجمه و شناخت علوم جدید گذاشتند، هم اهلبیت(ع) شاگردان بسیاری تربیت کردند و احادیث بسیاری را بیان کردند که همگی رنگ و بوی فلسفه و جهانشناختی داشت. دانشمندانی همچون جابر بن حیان که پدر علم شیمی نام گرفته و مفضل که رساله توحید او رنگ و بوی علم طبیعتشناسی دارد، نتیجه چنین تلاشی بودند.
از ویژگیهای مهم دوران عباسی، نهضت ترجمه است. اولین دوره عصر ترجمه که از سال 136 تا سال 193 هجری (منصور عباسی تا هارون عباسی) به طول انجامید، کتب نجوم، پزشکی و سیرالملوک هندی، ایران و یونانی به زبان عربی ترجمه شد. خاندان نوبخت معروفترین مترجمان این دوره هستند که خود سرآمد علم نجوم بودند. همچنین بسیاری از کتب منطق و حکمت یونانی به عربی ترجمه شد که ترجمه کتاب کلیله و دمنه توسط عبدالله بن مقفع از جملهی آنهاست.
دومین دوره عصر ترجمه از سال 198 هجری شروع و تا میانه سده 300 هجری (مامون عباسی تا مقتدر عباسی) ادامه یافت. علوم کلامی و عقلی گسترش یافت و آثار ارسطو و افلاطون در مجامع علمی مسلمانان مرکزیت یافت. دانشمندانی چوم ابویعقوب بن اسحاق کندی که خود به علم تاریخ، نجوم، پزشکی، شیمی و فلسفه مسلط بود متون حکومت یونان را ترجمه کرد و حتی اولین مرکز تعلیم فلسفه را بنیان نهاد که در آن فیلسوفان بسیاری تربیت یافتند.
در عصر سوم ترجمه که از سال 300 هجری آغاز و تا میانه قرن چهارم طول کشید، اگر چه بیتالحکمه بغداد از رونق افتاد، اما دانشمندان به جای آنکه به سراغ ترجمه بروند به نقد افکار و علوم دانشمندان غربی پرداختند و خود علوم جدیدی را پایهگذاری کردند. این تلاش تا قرن دهم هجری ادامه یافت و با ملاصدرا به انتهای خود رسید.
در عصر سوم ترجمه، بزرگترین عالمان اسلامی همچون فارابی، ابنسینا، سهروردی، ملاصدرا، خواجه نصیرالدین طوسی، قطبالدین شیرازی، خوارزمی، خیام، ابوریحان بیرونی و شیخ بهایی ظهور کردند که هر کدام سهم بزرگی در پیشرفت علم در جهان داشتند. به اوج رسیدن علم فلسفه، گسترش علم کلام، جهش علم پزشکی، طرح علم شیمی در قالب علم تجربی، پدیدآیی شاخههایی از علم فیزیک و پیشرفت در ریاضیات و هندسه از ویژگیهای این دوران است.
در این دوران، برای اولین بار ابن هیثم قوانین عدسی و نور را کشف کرد و خوارزمی قوانین الگوریتم را طرح کرد. ابوریحان درباره حرکت زمین سخن گفت و خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه مراغه را بنیان نهاد و اولین آمار رصدی ستارگان را ثبت نمود. الکل توسط زکریای رازی کشف شد و مباحث مهم عرفانی و فلسفی توسط کسانی چون ملاصدرا و سهروردی مطرح گردید.
اگر چه با پایان عصر سوم نهضت ترجمه که تا اواخر دوران صفویه و ابتدای دوران قاجار ادامه داشت، دانش مسلمانان روبه افول نهاد، اما مراجعه دانشمندان جهان به دانش علمای مسلمان نشان میدهد که چطور مسلمانان تا سالها سرآمد علوم جهان بودهاند و تلاشهای علمی آنها به عنوان مقدمه علوم در دوره رنسانس غربی مورد استفاده واقع شده است.
بعدها گالیله بر اساس کشفیات خواجه نصیرالدین طوسی علم هیئت جدید را پایهگذاری کرد و بر اساس کشفیات ابن هیثم در علم نور و عدسی، اولین تلسکوپ را اختراع کرد. مراکز علمی مسلمانان با آغاز دوران قاجار پای به دوران افول خود نهاد و حدود دو قرن از حرکت سریع علمی خود عقب ماند تا اینکه با ظهور انقلاب اسلامی دوباره جان تازهای گرفت و شتاب علمی خود را آغاز نمود.