مردم برای مردم
مدیریت بحران در برابر هجمه بلایای طبیعی از جمله مسائلی است که تا قبل از انقلاب اسلامی، هیچ متولی ویژهای به جز مردم نداشت. اگر چه پهلویها مدعی بودند که در قالب بنیاد پهلوی به نیازمندان و محرومان رسیدگی میکنند و برنامههای آموزشی و فرهنگی متعددی دارند، اما گذر زمان نشان داد، این بنیاد کاری جز بزرگ کردن دایره اموال پهلویها نکرد.
یکی از بلایای طبیعی قبل از انقلاب، زلزله منطقه کاخک خراسان بود که در 9 شهریور 1347 اتفاق افتاد. وسعت این زلزله به حدی بود که صدها نفر کشته و هزاران نفر مجروح شدند. این زلزله که بعدها به زلزله فردوس و دشت بیاض معروف شد، خرابیهای زیادی به همراه داشت، از این رو رسیدگی و جبران خسارتها نیازمند همتی عالی بود.
وقتی حادثه اتفاق افتاد، بسیاری از مردم فکر میکردند دولت شیر و خورشید که شعار خدمت به محرومین میداد، به دادشان خواهد رسید اما گزارشها نشان میداد افسران پهلوی نه تنها برای حل بحران کمکی نکردند، بلکه در مسیر جهادگران و طلابی که برای خدمت آمده بودند هم سنگاندازی میکردند.
آن روز تنها گروهی که به فریاد مردم رسیدند جمعی از طلاب و مردم بودند که در میان آنها میشد چهرههایی همچون آیتالله خامنهای، آیتالله میلانی و آیتالله گلپایگانی را دید. گزارشها و اسناد ساواک نشان میدهد این امدادرسانی چنان قوی و مستمر بوده است که ظرف سه روز، 12 کامیون اقلام کمکی برای مردم منطقه ارسال شده است. رهبر معظم انقلاب به عنوان یک طلبه جهادی از همان ابتدا در آن منطقه حضور داشتند و تا 45 روز بعد حضور خود را تمدید کردند.
ایشان شرایط منطقه را چنین بیان کردهاند: «در زلزلهی فردوس، که این شهر بزرگ تقریباً با خاک یکسان شده بود، در طول دو ماه، دو بار شیر و خورشید به مردم کمک جنسی و غذایی کرد؛ حالا چادر و پتو و اینها که هیچ، آن که خیلی خیلی کم و غیر قابل ذکر بود! من همان وقت منبر رفتم و سخنرانی کردم و از مردم پرسیدم که شیر و خورشید به شماها چه داده. به نظرم گفتند در طول این دو ماه، صد گرم شکر دادند! به همین تناسب، اجناس مختصری داده بودند، نه اجناس لازم زندگی. خب، ما آنجا رفتیم، دیدیم، کار کردیم». 26/ 5/ 91
بعد از انقلاب، بلایای طبیعی فراوانی پیش آمد که خاطره تلخ آنها هنوز در ذهن مردم مانده است. زلزله رودبار و منجیل در سال 1369 با خرابی کامل 700 روستا، 35 هزار کشته، 60 هزار مجروح و نیم میلیون بیخانمان که مرگبارترین زلزله منطقه طی صد سال اخیر خوانده شده است. زلزله بم در سال 1382 با 70 هزار نفر کشته و خرابی بالای 90 درصد از منازل مسکونی، زلزله کرمانشاه در سال 1396 با 700 پس لرزه و 505 کشته، سیل در 12 استان در سال 1398 که خرابی بیش از 151 هزار واحد مسکونی و ۳۸ هزار و ۵۲۸ میلیارد خسارت در حوزه کشاورزی به همراه داشت.
مبرهن است آن روحیه خدمترسانی در بین مردم، بعد از انقلاب و با از میان رفتن موانع حکومتی که به طبقه محرومین و فقرا اهمیتی نمیداد، شکوفا شد و به عالیترین درجه خود رسید. تشکیل کمیته امداد امام خمینی که تامین مالی آن خانه به خانه انجام شده و میشود، طرح شهید رجایی ویژه سالمندان و روستاییان، سازمان هلال احمر، و ثبت بیش از 23 هزار خیریه نشان از حمایت نظام جمهوری اسلامی از کمکهای خیرخواهانه و بشردوستانه داشته است.
اگر قبل از انقلاب کمکهای مردمی توسط گروههایی از مردم و طلاب انجام میشد، این روحیه بعد از انقلاب به همه مردم، نهادها و سازمانها تسری یافت. زلزله رودبار و منجیل نقطه عطفی بود که منجر به شکلگیری کمیته ملی کاهش بلایای طبیعی و طرح مباحثی همچون استانداردسازی برای ارتقاء ایمنی ساختمانهای مسکونی شد. مساجد، پایگاههایی بسیج، هیئات مذهبی، خیریهها، هلال احمر و سازمانهای مردم نهاد همگی ظرفیتهایی بودند که بعد از انقلاب یک به یک قوت گرفتند و در عرصههای سازندگی، خدمترسانی و نیکوکاری پیشقدم شدند.
امروز هر مسجد، هر محله و هر سازمانی دارای یک صندوق خیریه و تعاونی است که به تسهیل امور مردم میپردازد و در روز مبادا آن را در خدمت مدیریت بحران میگیرد. حالا نه تنها بازسازی و ترمیم در دستور کار است، بلکه طرح موضوعات اجتماعی و فرهنگی آموزشی مانند محیط زیست، درمان بیماری، کارآفرینی، ازدواج، آموزش و سواد، نشان میدهد مردم برای مردم پای کار آمدهاند و این بزرگترین سرمایه اجتماعی ایرانیان برای رویارویی با همه آن چیزهایی است که پیش روی انقلاب اسلامی است.
منابع
1.واقعیتی از عملکرد رژیم پهلوی در زلزله فردوس سال 1347 و اسناد
2.کار جهادی ۴۵ روزه رهبر انقلاب در فردوس
3.خاطره آیتالله خامنهای از زلزله فردوس و سیل ایرانشهر
4.روایتهای ناگفته ۸ شاهد عینی از زلزله رودبار و منجیل
5.ميزان كمكهای داخلی و خارجی به زلزلهزدگان بم
بیشتر بخوانید
1.انقلاب اسلامی، فرهنگ نیکوکاری را در سراسر کشور نهادینه کرد.